بررسی تطبیقی نظریه این همانی شخصیت دنیوی و اخروی از دیدگاه دیوید هیوم و علامه طباطبائی (ره)

تحقیق پیش‌رو، به پاسخ دو فیلسوف از دو حوزه متفاوت فکری یعنی دیوید هیوم و علامه طباطبائی به مسئله این‌همانی شخصیت می‌پردازد که اولاً از دیدگاه‌های هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی دو فیلسوف ایجابی است یا سلبی و سپس با توجه به پاسخ‌ها، دلایل و توجیهات این دو فیلسوف و انتقاداتشان به یکدیگر چیست. ثانیاً از منظر منکر و معتقد به این‌همانی شخصیت، چه رابطه‌ای باید بین شخص در دو زمان یا در دو مقطع باشد تا این‌همانی وجود یا عدم آن اثبات گردد. ازاین‌رو، مسئله در این تحقیق، بررسی این‌همانی شخصیت دنیوی و اخروی از دیدگاه دیوید هیوم و علامه طباطبائی است.
روشن‌شدن وضعیت این‌همانی هویت شخصی، امروزه از مهم‌ترین دغدغه‌های مدافعان جاودانگی و حیات پس از مرگ است. به‌جرئت می‌توان گفت که پیش‌فرض بسیاری از فلاسفه ذهن معاصر، نفی دو‌گانه‌انگاری ذهن و بدن است و نفی هرگونه حقیقت مجردی به نام «نفس». اگر ما بتوانیم بر اساس مبانی معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی متقن، وجود این حقیقت را به‌عنوان ملاک این‌همانی هویت شخصی به اثبات برسانیم، می‌توانیم گام‌های بعدی را برای تبیین ضرورت حیات پس از مرگ به لحاظ فلسفی برداریم.